spikenard (م.م ).روغن يامرهم معطر،سنبل هندى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه steadviness
steadviness پيوستگى ،يک نواختى ،سعى وکوشش ،ثبات ،استوارى
Read More »ترجمه کلمه spiker
spiker “اسپکر ورزش : ابشارزن”
Read More »ترجمه کلمه steading
steading خانه با متعلقات ،خانه رعيتى
Read More »ترجمه کلمه steadily
steadily بطور پيوسته و يکنواخت ،با سعى و کوشش
Read More »ترجمه کلمه spiky
spiky ميخ مانند،تند وتيز،پرگاز،فورانى
Read More »ترجمه کلمه spikes
spikes ورزش : يک جفت کفش ورزشى ميخ دار
Read More »ترجمه کلمه steadiness
steadiness پيوستگى ،يکنواختى ،سعى و کوشش ،ثبات
Read More »ترجمه کلمه steadier
steadier استوارتر،ثابت تر
Read More »ترجمه کلمه spile
spile ميخ چوبى ،ميخچه ،گل ميخ ،توپى ،با ميخ چوبى مسدود کردن ،بستن ،سوراخ گيرى
Read More »