steerage way علوم نظامى : پيشروى در سمت حرکت يکان
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه steerable
steerable راندنى ،هدايت کردنى
Read More »ترجمه کلمه spent
spent بى رمق ،نيروى خود را از دست داده ،از پا درامده ،کوفته ،خسته ،رها شده ،کم زور،خرج شده
Read More »ترجمه کلمه steerage
steerage راهنمايى ،هدايت ،اداره ،تربيت ،سکان
Read More »ترجمه کلمه steer wrestling
steer wrestling ورزش : پريدن از اسب به گردن گاو و فرود امدن او به زمين با پيچاندن گردنش
Read More »ترجمه کلمه sperm
sperm “نطفه ،بذر،موجب ايجاد چيزى ،منى دانه روانشناسى : منى”
Read More »ترجمه کلمه steer roping
steer roping ورزش : کمند انداختن به گاو و نگهداشتن ناگهانى اسب براى انداختن گاو بزمين
Read More »ترجمه کلمه sperm whale
sperm whale (ج.ش ).عنبر ماهى ،نهنگ عنبر)physeter catodon(
Read More »ترجمه کلمه steer
steer “بردن ،راهنمايى کردن ،هدايت کردن ،گوساله پروارى ،رهبرى ،حکومت ،اداره کردن ،راندن علوم نظامى : در رهگيرى هوايى و پشتيبانى مستقيم هوايى يعنى گراى مغناطيسى داده شده را ببنديد تا به من برسيد علوم دريايى : – con”
Read More »ترجمه کلمه steeply
steeply بطور سراشيب يا سرازير
Read More »