spademan “نفر خرج گذار توپ علوم نظامى : نفر سمبه زن توپ علوم دريايى : نفر سمبه زن توپ”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه stockyard
stockyard دامگاه ،محوطه دامدارى ،محل فروش دام
Read More »ترجمه کلمه spadework
spadework کارى که با بيل انجام ميدهند،(مج ).زحمات اوليه کار
Read More »ترجمه کلمه spado
spado خصى ،اخته ،خواجه سرا
Read More »ترجمه کلمه stocky
stocky کوتاه ،کلفت ،چارشانه ،خشن ،قوى
Read More »ترجمه کلمه spadix
spadix خوشه گريبانه دار،ارايش غلاقى
Read More »ترجمه کلمه stockpile
stockpile “ذخيره کردن در انبار،جمع اورى در انبار،انبار کردن ،پر کردن انبار،ذخيره ،انباشته کردن ،توده کردن علوم نظامى : اجناس موجود در انبار”
Read More »ترجمه کلمه spaghetti
spaghetti “خوراک رشته فرنگى ،رشته فرنگى الکترونيک : اسپاگتى”
Read More »ترجمه کلمه stocks
stocks “انبارها علوم نظامى : مواد ذخيره”
Read More »ترجمه کلمه stockli
stockli “استاکلى ورزش : حرکت روى خرک از انتها به وسط يا بعکس با دايره زدن ژيمناست از پهلو”
Read More »