sourwood (گ.ش ).ترشک درختى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه stop watch
stop watch ساعت وقت گذارى( که حرکت وايست ان باختيارشخص است)
Read More »ترجمه کلمه soursop
soursop (گ.ش ).درخت ساپاديل ،ساباديل
Read More »ترجمه کلمه sousaphone
sousaphone شيپور زنگوله دار
Read More »ترجمه کلمه stop volley
stop volley ورزش : جاخالى
Read More »ترجمه کلمه stop thief
stop thief اى دزد!دزدرابگيريد!
Read More »ترجمه کلمه souse
souse انداختن ،بطور کامل پوشاندن ،حمله کردن ،بسختى افتادن ،اب نمک ،اهار فروبرى ،شستشو،مست کردن ياشدن ،درترشى فرو بردن ،با ترشى مخلوط کردن ،غسل دادن ،دراب غوطه ورشدن ،ترشى
Read More »ترجمه کلمه stop-valve
stop-valve دريچه مسدودکننده
Read More »ترجمه کلمه soutane
soutane رداى مخصوص کشيشان کاتوليک
Read More »ترجمه کلمه stop the leave
stop the leave علوم دريايى : بازداشت کردن
Read More »