فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
straighten “راست کردن ،درست کردن ،مرتب کردن علوم مهندسى : راست کردن يا شدن”
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه sorites
sorites مسلسل ،تسلسل منطقى
Read More »ترجمه کلمه straight(away)
straight(away) ورزش : قسمت مستقيم و طولانى مسير مسابقه
Read More »ترجمه کلمه soricine
soricine (ج.ش ).موش پوزه دراز،شبيه موش پوزه دراز
Read More »ترجمه کلمه soritical
soritical مبنى برقيام مسلسل
Read More »ترجمه کلمه scale of production
scale of production بازرگانى : مقياس توليد
Read More »ترجمه کلمه straight ticket
straight ticket اخذ راى دستجمعى براى نمايندگان يک حزب
Read More »ترجمه کلمه soroptimist
soroptimist عضو انجمن هاى خواهرى وخدمات اجتماعى
Read More »ترجمه کلمه sacriticer
sacriticer فداکار،قربانى کننده
Read More »ترجمه کلمه sororate
sororate (در بعضى قبايل )رسم ازدواج با زنى که فوت کرده
Read More »