solvated شيمى : حلال پوشيده
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه stress circle
stress circle معمارى : دايره تنش
Read More »ترجمه کلمه saponify (to)
saponify (to) “صابونى شدن معمارى : محکم کردن”
Read More »ترجمه کلمه stress concentration
stress concentration “علوم مهندسى : تمرکز تنش عمران : تمرکز تنش شيمى : تمرکز تنش علوم هوايى : تمرکز تنش”
Read More »ترجمه کلمه stress
stress “تنش ،تلاش ،فشار روانى( استرس)،فشار،تقلا،قوت ،اهميت ،مضيقه ،سختى ،پريشان کردن ،ماليات زيادبستن ،تاکيد کردن علوم مهندسى : فشار اوردن بر کامپيوتر : يک زبان مسئله گرا براى حل مسائل بنيادى مهندسى الکترونيک : بار عمران : تنش معمارى : خستگى شيمى : بار روانشناسى : فشار روانى ورزش : تنش جسمانى – روانى علوم هوايى : تنش علوم دريايى ...
Read More »ترجمه کلمه solvation
solvation شيمى : حلالپوشى
Read More »ترجمه کلمه streptomycin
streptomycin انتى بيوتيکى بفرمولC21 H39 N7 o12
Read More »ترجمه کلمه solvatochromism
solvatochromism شيمى : رنگ پذيرى حلالپوشى
Read More »ترجمه کلمه solve
solve “حل کردن ،رفع کردن ،گشادن ،باز کردن بازرگانى : حل کردن مسئله”
Read More »ترجمه کلمه streptobacillus
streptobacillus (ميکروب شناسى )باسيلهاى زنجيرى وپيوسته
Read More »