stride گام هاى بلند برداشتن ،با قدم پيمودن ،گشادگشاد راه رفتن ،قدم زدن ،قدم ،گام ،شلنگ زدن
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه soliloquy
soliloquy تک گويى ،گفتگو با خود،نمايش يا مقاله يا سخنرانى يکنفرى
Read More »ترجمه کلمه soling
soling ورزش : قايق با ۳ سرنشين
Read More »ترجمه کلمه stricture
stricture خشونت ،سخت گيرى ،باريک بينى ،جراحت ،تنگى ،ضيق
Read More »ترجمه کلمه saponification
saponification “صابون سازى شيمى : صابونى شدن”
Read More »ترجمه کلمه soliped
soliped يک پارچه سم ،جانورتک سم
Read More »ترجمه کلمه strictness
strictness سختى ،سختگيرى ،دقت
Read More »ترجمه کلمه solipsism
solipsism “فرضيه اى که معتقد است نفس انسان چيزى جز خود وتغييرات حاصله درنفس خود را نمى شناسد،نفس گرايى روانشناسى : من – ائينى”
Read More »ترجمه کلمه strictly speaking
strictly speaking اگر بخواهيم( درمعنى لغات ) دقيق شويم ،حسابيش رابخواهيم
Read More »ترجمه کلمه strict profile view
strict profile view معمارى : نماى نيمرخ کامل
Read More »