scaly finned (ماهى )داراى باله هاى فلس دار
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه solid dam
solid dam “سد کور معمارى : سد بى دررو”
Read More »ترجمه کلمه string
string “مربى خم کردن کمان و بستن زه ،يک سرى پيام که از يک ايستگاه به ايستگاه ديگر ارسال مى شود،سرى پيام ، :)n.vt.& vi.(زه ،زهى ،ريسمان ،سيم ،رديف ،سلسله ،قطار،رشته کردن ،نخ کردن( باسوزن و غيره)،زه انداختن به ، :)n.vt.vi.& adj.(ريش ريش ،نخ مانند،ريشه اى ،چسبناک ،دراز،به نخ کشيدن( مثل دانه هاى تسبيح)،بصف کردن ،زه دارکردن کامپيوتر : رشته ...
Read More »ترجمه کلمه solid dike
solid dike معمارى : اب بند
Read More »ترجمه کلمه strilkeout
strilkeout “علامتگذارى کامپيوتر : بطلان”
Read More »ترجمه کلمه solid door
solid door معمارى : لنگه در توپر
Read More »ترجمه کلمه strile
strile علوم هوايى : سترون
Read More »ترجمه کلمه solid floor
solid floor معمارى : کف زير بر
Read More »ترجمه کلمه sapling
sapling نهال ،قلمه درخت ،درخت تازه وجوان
Read More »ترجمه کلمه striking out pleading
striking out pleading قانون ـ فقه : حذف قسمتى از مدافعات
Read More »