stripping analysis شيمى : تجزيه عريانساز
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه sole offspring
sole offspring قانون ـ فقه : فرزند منحصر بفرد
Read More »ترجمه کلمه scan
scan “پيمايش ،پوئيدن ،تجسس کردن با رادار،ديدبانى کردن ديدبانى مداوم ،کاوش کردن ،تقطيع کردن شعر،با وزن خواندن( اشعار)،بطور اجمالى بررسى کردن ،پوييدن ،اجمالا مرور کردن کامپيوتر : پويش کردن شيمى : پوييدن علوم نظامى : يک دور گردش انتن رادار”
Read More »ترجمه کلمه stripping agent
stripping agent شيمى : عامل رنگ گير
Read More »ترجمه کلمه sole owner
sole owner قانون ـ فقه : مالک منحصر
Read More »ترجمه کلمه sole representative
sole representative قانون ـ فقه : نماينده منحصر بفرد
Read More »ترجمه کلمه stripping
stripping “سطح باز شده( در معدن)،روبازه ،از جا کندگى ،روتراشى ،زدودگى( قير)،قالب بردارى ،برداشت لايه رو،نواربندى کردن نقشه براى عکس بردارى علامت گذارى کردن الکترونيک : برهنه سازى عمران : ريشه کنى گياه در سطح زمين معمارى : تراش لايه رو شيمى : رنگ گيرى بازرگانى : تخليه علوم نظامى : بسته بندى کردن”
Read More »ترجمه کلمه sole plate
sole plate “بالشتک معمارى : کف پنجره”
Read More »ترجمه کلمه sole right
sole right بازرگانى : حق انحصارى
Read More »ترجمه کلمه stripper
stripper پوست کن ،کسيکه چيزى را باريکه باريکه جدا ميکند،کسيکه رقص برهنه ميکند
Read More »