soldering copper علوم مهندسى : مس سر هويه
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه soldering flux
soldering flux “علوم مهندسى : گداز اور لحيم کارى معمارى : جوهر”
Read More »ترجمه کلمه stroll
stroll قدم زنى ،گردش ،پرسه زنى ،قدم زدن
Read More »ترجمه کلمه soldering fluid
soldering fluid علوم مهندسى : مايع لحيم کارى
Read More »ترجمه کلمه saphena
saphena سياهرگ سافنا
Read More »ترجمه کلمه stroke writer
stroke writer کامپيوتر : ترمينال گرافيکى بردارى که اشياء را روى صفحه بوسيله يک سرى خطوط نمايش مى دهد
Read More »ترجمه کلمه stroke hole
stroke hole ورزش : بخشى از بازى گلف که در انجا امتياز اضافى به حريف ضعيف داده مى شود
Read More »ترجمه کلمه soldering iron
soldering iron “هوويه الکترونيک : هويه معمارى : هاويه علوم نظامى : هويه لحيم کارى”
Read More »ترجمه کلمه stroke play
stroke play ورزش : مسابقه گلف با محاسبه مجموع ضربه هاى يک بازيگر
Read More »ترجمه کلمه stroke
stroke “ضربه مهارشده ،ضربه با کنترل ،زمان ،مرحله ،سکته ،ضربه ،ضربت ،لطمه ،ضرب ،حرکت ،تکان ،لمس کردن ،دست کشيدن روى ،نوازش کردن ،زدن ،سرکش گذاردن( مثل سرکش روى حرف کاف) کامپيوتر : ضربه زدن معمارى : کوبه روانشناسى : ضربه خفيف ورزش : فشار با پا،ضربه با کنترل ،راندن کمتر از ظرفيت ،حرکت توام دست و پا علوم هوايى : ...
Read More »