studious of doing a thing مايل( يامشتاق ) بکردن کارى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه softball throw
softball throw ورزش : پرتاب توپ سافت بال
Read More »ترجمه کلمه scanned interrupt
scanned interrupt کامپيوتر : وقفه پويش شده
Read More »ترجمه کلمه soften
soften “سختى را گرفتن ،نرم کردن ،ملايم کردن ،اهسته ترکردن ،شيرين کردن ،فرونشاندن ،خوابانيدن ،کاستن ،از،کم کردن ،نرم شدن علوم مهندسى : نرم کردن”
Read More »ترجمه کلمه softener
softener “نرم کننده علوم مهندسى : نرم کننده شيمى : کاهنده سختى اب”
Read More »ترجمه کلمه studious
studious زحمتکش ،ساعى ،کوشا،درس خوان ،کتاب خوان ،مشتاق ،خواهان ،پرزحمت ،بليغ ،جاهد
Read More »ترجمه کلمه soften (to)
soften (to) “نرم کردن ،خميرى کردن معمارى : ملايم کردن”
Read More »ترجمه کلمه santa klaus
santa klaus )santaclaus(بابانوئل
Read More »ترجمه کلمه studio
studio “اطاق مطالعه ،استوديو،پيشه گاه ،اتاق کار،کارخانه ،هنرکده ،کارگاه هنرى علوم مهندسى : استوديو معمارى : اطاق کار”
Read More »ترجمه کلمه softening
softening معمارى : نرم کردن
Read More »