submarine (ss) “زيردريايى علوم نظامى : ناو زيردريايى”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه soapbox
soapbox جعبه صابون ،جعبه يا سکوب چوبى مخصوص نطق در کنار خيابانها وميدان هاى عمومى
Read More »ترجمه کلمه submarine
submarine “مانور مدافع بصورت گريز از زير سد مهاجم ،خزيدن يا شيرجه رفتن از زير دست حريف مهاجم( فوتبال امريکايى)،تحت البحرى ،زير دريا حرکت کردن ،با زير دريايى حمله کردن ورزش : تخته موج بيش از حد کوچک علوم دريايى : زير دريايى”
Read More »ترجمه کلمه sanhedrim
sanhedrim سهندرين: دادگاه وشوراى عالى بنى اسرائيل دراورشليم درزمانهاى پيشين
Read More »ترجمه کلمه submachinegun
submachinegun “تيربار نيم خودکار،(نظ ).مسلسل خودکار يانيمه خودکار،مسلسل دستى علوم نظامى : تيربار سبک”
Read More »ترجمه کلمه soapbox derby
soapbox derby مسابقه گاريهاى بچه گانه در سرازيرى
Read More »ترجمه کلمه submarginal land
submarginal land “زمين مطلقا “”بى حاصل قانون ـ فقه : زمينى که چنان بى حاصل باشد که مخارج سرمايه گذارى و کارگر را نتواند جبران کند”
Read More »ترجمه کلمه soapless
soapless بى صابون ،کثيف ،نشسته)nashosteh(
Read More »ترجمه کلمه sublunary
sublunary واقع در زير ماه ،زمينى ،اين جهانى ،دنيوى
Read More »ترجمه کلمه soapmaking
soapmaking صابون سازى
Read More »