sanguine complexion بشره سرخ
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه subsaturated
subsaturated نيمه اشباع شده ،نزديک به اشباع
Read More »ترجمه کلمه snowcap
snowcap قله برفى ،کلاهک برفى ،کلاله برفى ،برف کلاه
Read More »ترجمه کلمه subsapular
subsapular واقع در زير استخوان شانه ،زير کتفى
Read More »ترجمه کلمه snowdrift
snowdrift (گ.ش ).تره تيزک سنگى ،برف باد اورد،برف توده
Read More »ترجمه کلمه subsample
subsample روانشناسى : زيرنمونه
Read More »ترجمه کلمه snowdrop
snowdrop گل حسرت
Read More »ترجمه کلمه snowfield
snowfield معمارى : برفپهنه
Read More »ترجمه کلمه subsaline
subsaline نيمه شور
Read More »ترجمه کلمه snowfall
snowfall “برف بارش ،بارندگى( برف) معمارى : برف ريزش”
Read More »