subscripted list کامپيوتر : ليست زيرنويس دار
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه snow machine
snow machine ورزش : ماشين ايجاد کننده برف مصنوعى
Read More »ترجمه کلمه subscripted
subscripted زيرنويس دار
Read More »ترجمه کلمه snow plough
snow plough برف روب ،برف پران ،برف پاک کن
Read More »ترجمه کلمه subscript variable
subscript variable کامپيوتر : متغير زيرنويس دار
Read More »ترجمه کلمه snow shoe
snow shoe کفش( رو ) برفى
Read More »ترجمه کلمه subscript
subscript “زيرنويس ،چيزى که در پايين نامه نوشته شود( مثلا امضاء ذيل نامه وغيره)،زير نويس ،امضاء کامپيوتر : زيرنگاشت شيمى : زيروند”
Read More »ترجمه کلمه snow slip
snow slip بهمن
Read More »ترجمه کلمه subscript bound
subscript bound کران زيرنويس
Read More »ترجمه کلمه snow-shovel
snow-shovel پاروى برف روبى
Read More »