snipe (ج.ش ).نوک دراز،از کمينگاه تير به اردوى دشمن زدن ،از کمين گاه بسوى دشمن تيراندازى کردن( با)at ،پاشله شکار کردن
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه substitutes
substitutes ورزش : ذخيره ها
Read More »ترجمه کلمه snip snap
snip snap جواب زيرکانه ،(باقيچى )صداى تيک تيک دراوردن ،صداى تيک تيک
Read More »ترجمه کلمه sniper
sniper “تيرانداز ماهر تفنگ ،تيرانداز از خفا علوم نظامى : کمين کردن”
Read More »ترجمه کلمه substituted service
substituted service “ابلاغ قانونى قانون ـ فقه : ابلاغ قانونى ،اوراق دعوى”
Read More »ترجمه کلمه substitute material
substitute material علوم مهندسى : مواد جانشينى
Read More »ترجمه کلمه sniper scope
sniper scope علوم نظامى : دوربين تيراندازى بوسيله تيراندازان ماهر دوربين مادون قرمز ديدبانى در شب
Read More »ترجمه کلمه substitute member
substitute member قانون ـ فقه : عضو على البدل
Read More »ترجمه کلمه snippel
snippel دم قيچى ،تيکه ،خرده ،قطعه اقتباس شده
Read More »ترجمه کلمه substitute goods
substitute goods بازرگانى : کالاهاى جانشين
Read More »