snap up تند برداشتن ،بزودى خريدن ،روى دست بردن ،بيدرنگ پذيرفتن ،معترض شدن ،سخن کسى را قطع کردن
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه subtraction method
subtraction method روانشناسى : روش تفاضلى
Read More »ترجمه کلمه sane views
sane views نظريات معقولانه يا معتدل
Read More »ترجمه کلمه snapat the chance
snapat the chance فرصت را در اغوش بگير
Read More »ترجمه کلمه subtraction
subtraction کاهش ،تفريق
Read More »ترجمه کلمه snapback
snapback (فوتبال امريکايى )پاس دادن توپ دراغازهر روند،بهبودى سريع ،سريعا بهبودى يافتن
Read More »ترجمه کلمه snapdragon
snapdragon (گ.ش ).گل ميمون
Read More »ترجمه کلمه subtracter
subtracter تفريق کننده
Read More »ترجمه کلمه scarfing
scarfing علوم نظامى : چسباندن دو قطعه به يکديگر به وسيله چسب
Read More »ترجمه کلمه snapdrayon
snapdrayon گل ميمون
Read More »