smatter جاهلانه حرف زدن ،دست وپا شکسته حرف زدن
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه suint
suint چربى پشم ،عرق خشک شده روى پشم گوسفند
Read More »ترجمه کلمه smatterer
smatterer کسيکه از روى بى اطلاعى حرف ميزند،کسيکه بريده بريده حرف ميزند
Read More »ترجمه کلمه smattering
smattering دانش سطحى ،معلومات دست وپاشکسته
Read More »ترجمه کلمه suilline
suilline خوکى ،گرازى
Read More »ترجمه کلمه suigeneris
suigeneris درنوع خود،اختصاصى ،منحصر بفرد
Read More »ترجمه کلمه smaze
smaze غبار شبيه مه رقيق
Read More »ترجمه کلمه suicide pass
suicide pass ورزش : پاس به دريافت کننده از پشت سرش
Read More »ترجمه کلمه smear
smear اغشتن ،الودن ،لکه دار کردن
Read More »ترجمه کلمه smeared with dirt
smeared with dirt خاک الود،چرک
Read More »