smasher “خرکننده ،درهم شکننده ورزش : ابشارزن”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه suit the punishment to the crime
suit the punishment to the crime قانون ـ فقه : انطباق مجازات بر جرم
Read More »ترجمه کلمه smashing
smashing علوم مهندسى : ويرانى
Read More »ترجمه کلمه sander
sander شن زن ،اسباب شن زنى ،چرخ سنباده
Read More »ترجمه کلمه suit at law
suit at law دادخواهى ،مرافعه ،دعوى
Read More »ترجمه کلمه suit case
suit case چمدان ،جامه دان ،جا رختى
Read More »ترجمه کلمه smashup
smashup کاملا خرد شده ،نابودى ،تصادم
Read More »ترجمه کلمه scart
scart خراش ،تراش ،خراشيدن ،زدودن
Read More »ترجمه کلمه smatt
smatt سخت ،تند،زيرک ،زيبا،باهوش ،قشنگ ،برجسته ،زيرکانه
Read More »ترجمه کلمه suit
suit “خواستگارى دعوى ،انطباق ،منطبق کردن ،درخواست ،تقاضا،دادخواست ،عرضحال ،مرافعه ،يکدست لباس ،پيروان ،خدمتگزاران ،ملتزمين ،توالى ،تسلسل ،نوع ،مناسب بودن ،وفق دادن ،جور کردن ،خواست دادن ،تعقيب کردن ،خواستگارى کردن ،جامه ،لباس دادن به قانون ـ فقه : متناسب يا مناسب کردن”
Read More »