summary judgment قانون ـ فقه : حکمى که عليه ضامن صادر مى شود
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه slung
slung (زمان ماضى فعل)sling ،پرتاب شده
Read More »ترجمه کلمه summary jurisdictions
summary jurisdictions قانون ـ فقه : محاکمات اختصارى
Read More »ترجمه کلمه slur
slur نشان ،اشاره ،پيوند،خطاتحاد،لکه ننگ ،تهمت ،لکه بدنامى ،مطلب را ناديده گرفتن ورد شدن ،باعجله کارى را انجام دادن ،مطلبى را حذف کردن ،طاس گرفتن(براى تقلب درنرد)،تقلب
Read More »ترجمه کلمه summary court
summary court “دادگاه بدوى ،دادگاه اوليه ،دادگاه پادگانى( مربوط به شعبه قضايى) علوم نظامى : دادگاه پادگانى”
Read More »ترجمه کلمه slunk
slunk (زمان ماضى فعل)slink
Read More »ترجمه کلمه slurp
slurp صداى مکيدن دراوردن( در موقع اشاميدن ياخوردن)،با صدا خوردن يا اشاميدن ،هش هش
Read More »ترجمه کلمه summary conviction
summary conviction قانون ـ فقه : حکم محکوميت صادره از دادگاه بخش بدون دخالت هيات منصفه
Read More »ترجمه کلمه summary areas
summary areas “مناطق اطلاعاتى دريايى علوم نظامى : مناطق ياد شده در خلاصه وضعيت دريايى”
Read More »ترجمه کلمه slurry
slurry “دوغاب ،ماده ابکى( مثل اب اهک)،تبديل به محلول ابکى کردن ،ابکى ،لکه دار کردن ،مبهم علوم مهندسى : دوغاب معمارى : گل روان شيمى : شلاب”
Read More »