فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
supervisor call “فراخوانى ناظر کامپيوتر : فراخوانى ناظر”
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه sleep spindles
sleep spindles روانشناسى : دوکهاى خواب
Read More »ترجمه کلمه supervision
supervision “مباشرت ،برنگرى ،نظارت ،سرپرستى قانون ـ فقه : نظارت روانشناسى : سرپرستى علوم نظامى : نظارت کردن”
Read More »ترجمه کلمه sleep walker
sleep walker خوابيده شب روان ،خوابيده رو
Read More »ترجمه کلمه sleep-walking
sleep-walking روانشناسى : خوابگردى
Read More »ترجمه کلمه supervise
supervise “نظارت يا مباشرت کردن ،نظارت کردن ،برنگرى کردن ،رسيدگى کردن علوم مهندسى : سرپرستى کردن قانون ـ فقه : سرپرستى کردن”
Read More »ترجمه کلمه sleep was lost to me
sleep was lost to me خواب بمن حرام شد
Read More »ترجمه کلمه supervention
supervention اتفاق ناگهانى
Read More »ترجمه کلمه sleeper
sleeper “خواب رونده ،خوابيده ،واگن تختخواب دار،اهن زير ساختمان علوم مهندسى : تراورس معمارى : زير سرى ستون ورزش : ميله اى در بولينگ که پشت ميله ديگر مانده اسبى که پس از چندبار ناکامى پيروز ميشود”
Read More »ترجمه کلمه supervening impossibility of performance
supervening impossibility of performance قانون ـ فقه : غير ممکن شدن اجراى قرارداد به دليل دخالت وقايع غير مترقبه
Read More »