scenarist صحنه ارا،سن ارا
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه slater
slater ماشين يا تيغه تراش پوست خام ،کسى که پوست خام را مى تراشد،سرزنش کننده ،کارگرسنگ لوح
Read More »ترجمه کلمه supply constraints
supply constraints بازرگانى : محدوديت هاى عرضه
Read More »ترجمه کلمه slatey
slatey )=slaty(شبيه سنگ لوح ،باريکه باريکه ،تکه تکه
Read More »ترجمه کلمه supply company
supply company کامپيوتر : شرکت تامين کننده
Read More »ترجمه کلمه slating
slating “شيروانى با سنگ لوح ،ارداواز بندى معمارى : پوشش روى شيروانى با سنگ شيست”
Read More »ترجمه کلمه supply catalog
supply catalog علوم نظامى : ايين نامه تدارکاتى يا امادى
Read More »ترجمه کلمه slather
slather مقدار زياد،مقدار فراوان ،بيش ازاندازه ،خيلى پخش کردن ،بطورافراط مصرف کردن
Read More »ترجمه کلمه supply channel
supply channel معمارى : نهر ابرسان
Read More »ترجمه کلمه slatted
slatted ساخته شده از تکه هاى باريک ،باريکه باريکه
Read More »