سفارش با يک کليک
برآورد هزينه ترجمه

درخواست تماس با کارشناسان

دسته‌بندی نشده

ترجمه کلمه slacken

slacken “باز کردن پيچ ،سست کردن ،شل کردن يا شدن ،اهسته کردن ،کند کردن ،کم شدن ،نحيف کردن علوم مهندسى : ابديده کردن علوم دريايى : شل کردن طناب”

Read More »

ترجمه کلمه slacker

slacker کسى که از انجام وظيفه شانه تهى کند،ادم سست وبى حال ،سست کننده ،دريچه ،فرارى از خدمت نظام

Read More »