warrantor “(حق ).متعهد،تعهد کننده ،ضامن ،کفيل علوم مهندسى : متعهد قانون ـ فقه : صادر کنندهwarrant ”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه whirlybird
whirlybird ( )helicopter(ز.ع ).هليکوپتر
Read More »ترجمه کلمه whirlpool
whirlpool گرداب ،چرخش اب
Read More »ترجمه کلمه warranty
warranty “التزام ،ضامن ،گرو،وثيقه ،تعهد نامه ،ضمانت نامه ،تعهدنامه ،متعهد،تعهد کننده ،پابندان ،گارانتى ،ضمانت ،امر مورد تعهد يا تضمين ،تضمين ،تعهد کامپيوتر : ضمانت قانون ـ فقه : شرط غير مهم در قرارداد،التزام بازرگانى : ضمانت ،اجازه علوم نظامى : تعهد تعهد قانونى”
Read More »ترجمه کلمه whirlwind
whirlwind “وابسته به گردباد معمارى : گردباد”
Read More »ترجمه کلمه walk out
walk out اعتصاب کردن ،کارى را ناگهان ترک کردن
Read More »ترجمه کلمه warren
warren “جاى نگاهدارى خرگوش و جانوران ديگر قانون ـ فقه : محل نگهدارى حيوانات وحشى”
Read More »ترجمه کلمه warrior
warrior رزمجو،جنگاور،سلحشور،محارب ،جنگجو،مبارز،دلاور
Read More »ترجمه کلمه whirling mode
whirling mode علوم هوايى : نوسان شفت
Read More »ترجمه کلمه warrent
warrent “اجازه ،مجوز،حکم ،حواله ،وسيله تضمين قانون ـ فقه : ضمانت يا تعهد کردن”
Read More »