skid row محله مشروب فروشهاى ارزان ،ناحيه پست
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه surge chamber
surge chamber معمارى : مخزن تعادل
Read More »ترجمه کلمه skidding door rail
skidding door rail معمارى : ريل زير در کشويى
Read More »ترجمه کلمه surge electrode current
surge electrode current الکترونيک : جريان نابهنجار الکترد
Read More »ترجمه کلمه surge
surge “يک تغيير ولتاژ يا جريان کوتاه ناگهانى و معمولا “”نامطلوب در يک مدار در حال کار افزايش ناگهانى ولتاژ،تموج سريع برق ،ضربه ،سر دادن( طناب)،تحت کشش نگهداشتن ،شل کردن طناب ،موج بلند،موج غلتان ،موج خروشان ،جريان سريع وغير عادى ،برق موجى از هوا،تشکيل موج دادن ،موجدار بودن ،خروشان بودن ،موج زدن علوم مهندسى : ضربان کامپيوتر : نوسان شديد ...
Read More »ترجمه کلمه skiddoo
skiddoo )skidoo(عازم شدن ،رفتن ،برو،گمشو
Read More »ترجمه کلمه surfriding
surfriding ورزش : موج سوارى
Read More »ترجمه کلمه skids (boat)
skids (boat) “علوم نظامى : سرسره قايق علوم دريايى : سرسره قايق”
Read More »ترجمه کلمه surfy
surfy داراى خيزاب زياد،کف کننده ( چون اب دريا)
Read More »ترجمه کلمه skidoo
skidoo )skiddoo(عازم شدن ،رفتن ،برو،گمشو
Read More »