ski world cup ورزش : جام جهانى اسکى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه surging discharge
surging discharge الکترونيک : تخليه نوشى
Read More »ترجمه کلمه schedule
schedule “برنامه زمان بندى ،برنامه اجرائى ،فرانما،جدول ،فهرست ،دربرنامه گذاردن ،صورت يا فهرستى ضميمه کردن ،برنامه ريزى کردن ،برنامه زمانى ،زمان بندى کردن کامپيوتر : زمانبندى عمران : برنامه زمان بندى معمارى : جدول قانون ـ فقه : فهرست راهنماى قانون روانشناسى : برنامه بازرگانى : ريز برنامه ،در برنامه منظور کردن ،جدول علوم نظامى : برنامه ريزى کردن پيش ...
Read More »ترجمه کلمه skiagraph
skiagraph )=radiograph(پرتونگاره
Read More »ترجمه کلمه surgically
surgically از لحاظ جراحى
Read More »ترجمه کلمه skiagraphy
skiagraphy پرتونگارى ،عکس بردارى از سايه ،راديو گرافى
Read More »ترجمه کلمه skiascopy
skiascopy عکسبردارى از شبکيه چشم
Read More »ترجمه کلمه surgical operation
surgical operation عمل جراحى ،دست کارى
Read More »ترجمه کلمه skiascope
skiascope “انحراف سنج( در چشم)،اسبابى براى اندازه گيرى قدرت انکسار نور در شبکيه روانشناسى : انحراف سنج”
Read More »ترجمه کلمه surgical
surgical “مربوط به جراحى ،وابسته به جراحى ،عمل جراحى علوم نظامى : مربوط به امور پزشکى جراحى”
Read More »