فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
ski tow “تلسکى ورزش : تله اسکى”
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه surloin
surloin مازه گاو،راسته گاو،گوشت مازه
Read More »ترجمه کلمه ski tourer
ski tourer ورزش : اسکى باز تفريحى
Read More »ترجمه کلمه suricate
suricate (ج.ش ).تمس هندى چهار چنگال
Read More »ترجمه کلمه sanctimoniousness
sanctimoniousness مقدس نمايى ،تقدس
Read More »ترجمه کلمه surliness
surliness تندخوئى ،بدخلقى
Read More »ترجمه کلمه surging discharge
surging discharge الکترونيک : تخليه نوشى
Read More »ترجمه کلمه sanctimoniousness
sanctimoniousness مقدس نمايى ،تقدس
Read More »ترجمه کلمه surging
surging “جلو و عقب رفتن کشتى کامپيوتر : تغيير ناگهانى و موقتى ولتاژ با جريان در يک مدار عمران : ايجاد موج علوم نظامى : تکان خوردن لغزش پيدا کردن”
Read More »ترجمه کلمه skiable
skiable ورزش : مناسب براى اسکى
Read More »