surveillance “تجسس ،بررسى کردن ،زير نظر داشتن ،کاوش کردن ،جستجو کردن ،پايش( نظارت)،نظارت ،مراقبت ،پاييدن ،مبصرى قانون ـ فقه : مراقبت روانشناسى : پايش علوم نظامى : ديد بانى و مراقبت از منطقه”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه skeletonize
skeletonize بشکل استخوان بندى در اوردن ،شالوده چيزى را ريختن
Read More »ترجمه کلمه schedule report
schedule report کامپيوتر : گزارش زمانبندى شده
Read More »ترجمه کلمه surtout
surtout رو جامه اى بلندمردانه که مانند است به فراک
Read More »ترجمه کلمه skeletonizer
skeletonizer شالوده ريز،تهيه کننده استخوان بندى يا کالبد چيزى ،تهيه کننده رئوس مطالب
Read More »ترجمه کلمه skelp
skelp ” )=skelpit(ضربت ،چابک ،سيلى ،شتاب کردن علوم مهندسى : ورق فلز”
Read More »ترجمه کلمه surtax
surtax “اضافه ماليات ،جريمه مالياتى قانون ـ فقه : ماليات بر درامد اضافى بازرگانى : ماليات اضافى”
Read More »ترجمه کلمه skellum
skellum ادم حقه باز،لات ،چاقوکش
Read More »ترجمه کلمه surroundings
surroundings روانشناسى : محيط
Read More »ترجمه کلمه skelpit
skelpit )=skelp(ضربت ،چابک ،سيلى ،شتاب کردن
Read More »