سفارش با يک کليک
برآورد هزينه ترجمه

درخواست تماس با کارشناسان

دسته‌بندی نشده

ترجمه کلمه suspend

suspend “موقوف الاجرا کردن ،به تعويق انداختن ،اويزان کردن ،تعليق دادن ،به عقب انداختن اجراى حکم ،اويزان شدن يا کردن ،اندروابودن ،معلق کردن ،موقتا بيکار کردن ،معوق گذاردن علوم مهندسى : مسکوت گذاشتن کامپيوتر : معوق داشتن قانون ـ فقه : معلق بازرگانى : موقتا “”تعطيل کردن علوم نظامى : تعليق درجه يا تعليق مزاياى نظامى”

Read More »