sit for an examination در امتحانى شرکت کردن
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه svc
svc “Supervisor Call کامپيوتر : فراخوانى ناظر يا سرپرست”
Read More »ترجمه کلمه samson post
samson post “علوم نظامى : تير يدک کش قايق علوم دريايى : تير يدک کش قايق”
Read More »ترجمه کلمه svelt
svelt باريک اندام ،نازک ،ظريف ،زن با کمال
Read More »ترجمه کلمه sit in
sit in قطع کار،اعتصاب ،حضور در محلى بعنوان اعتراض
Read More »ترجمه کلمه sit on a lead
sit on a lead “بازى محافظه کارانه ورزش : بازى تاخيرى براى حفظ مساوى يا برد”
Read More »ترجمه کلمه suzerrainty
suzerrainty اربابى ،اختياردارى ،اقتدار
Read More »ترجمه کلمه suzerainty
suzerainty “متبوع بودن ،متبوعيت قانون ـ فقه : اختياردارى”
Read More »ترجمه کلمه sit on the ball
sit on the ball “بازى محافظه کارانه ورزش : بازى تاخيرى براى حفظ مساوى يا برد”
Read More »ترجمه کلمه sit out
sit out “خوددارى بازيگر از تمديد قرارداد،رو کردن و فرار کردن از خاک( در کشتى)،تا پايان چيزى نشستن ،بيشتر نشستن از،شرکت نداشتن در ورزش : رو کردن و فرار کردن از خاک”
Read More »