synchronizing الکترونيک : همزمان سازى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه signal
signal “پيام ،هرچيز حامل اطلاعات ،علايم مخابراتى ،مخابره کردن ،رسته مخابرات ،علامت راهنماى خودرو،سيگنال ،نشان ،راهنما،اخطار،اشکار،مشخص ،با علامت ابلاغ کردن ،با اشاره رساندن ،خبر دادن ،علامت دادن علوم مهندسى : علامت کامپيوتر : علامت دادن الکترونيک : پيام شيمى : علامت روانشناسى : علامت بازرگانى : نشانه ورزش : پيام علوم هوايى : سيگنال علوم نظامى : علامت نشانه علوم ...
Read More »ترجمه کلمه synchronized sweep
synchronized sweep الکترونيک : روبش همزمان
Read More »ترجمه کلمه sign writer
sign writer تابلو نويس ،لوحه نويس
Read More »ترجمه کلمه signal area
signal area علوم نظامى : منطقه کاشتن علايم در فرودگاه
Read More »ترجمه کلمه synchronized
synchronized همگام شده
Read More »ترجمه کلمه synchronization check
synchronization check کامپيوتر : کنترل همزمانى
Read More »ترجمه کلمه signal axis
signal axis “محور مخابرات علوم نظامى : محور ارتباطات”
Read More »ترجمه کلمه synchronize
synchronize “مطابق بودن ،همزمان شدن با هم مطابق کردن ،هماهنگ کردن هماهنگ شدن ،سنکرون کردن ،همدور کردن ،همگاه بودن ،همزمان کردن ،از حيث زمان باهم مطابق کردن ،انطباق زمانى داشتن علوم مهندسى : با هم اتصال دادن علوم هوايى : همزمان کردن علوم نظامى : همزمان بودن هماهنگ کردن حرکت”
Read More »ترجمه کلمه synchronization
synchronization “همگاه سازى ،همگاهى ،همزمانى ،تقارن ،منطبق ،همگامى ،هم زمانى کامپيوتر : همزمانى شيمى : همزمان سازى”
Read More »