syriac سريانى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه side spray
side spray “بسکهاى جانبى گلوله علوم نظامى : ترکشهاى جانبى گلوله”
Read More »ترجمه کلمه syria
syria سوريه
Read More »ترجمه کلمه syphoning
syphoning معمارى : استفاده از سيفون
Read More »ترجمه کلمه side staddle hep
side staddle hep ورزش : پرش به بالا با پاهاى باز و دستها به طرفين
Read More »ترجمه کلمه syren
syren يکى از جانورانى که نصف زن ونصف ديگرپرنده بوده است
Read More »ترجمه کلمه syphon well-drop
syphon well-drop معمارى : ابشار با چاهک و لوله
Read More »ترجمه کلمه side step
side step “کنار رفتن( در مشت بازى براى اجتناب از مشت حريف)،گريز،سويگام علوم نظامى : فرمان يک قدم به چپ يا به راست برداشتن يک قدم به چپ يا به راست”
Read More »ترجمه کلمه syphon trough
syphon trough معمارى : ابشخور سيفون
Read More »ترجمه کلمه side stream
side stream زيست شناسى : ريزابه
Read More »