system availability دسترس پذيرى سيستم
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه side glance
side glance نظر بيک طرف ،نظر فرعى ،نظر اجمالى
Read More »ترجمه کلمه side honors
side honors “علوم نظامى : مراسم اداى احترام در ميز پاس علوم دريايى : مراسم اداى احترام در ميز پاس”
Read More »ترجمه کلمه system analyst
system analyst “تحليلگر سيستم کامپيوتر : تحليل گر سيستم”
Read More »ترجمه کلمه side issue
side issue موضوع فرعى ،مسئله فرعى
Read More »ترجمه کلمه system analysis
system analysis “تحليل سازگان ،سيستم اناليز،تحليل سيستم کامپيوتر : تحليل سيستم زيست شناسى : اناليز سيستم علوم نظامى : روش تجزيه و تحليل جريان کار”
Read More »ترجمه کلمه systaltic
systaltic منقبض ومنبسط شونده بصورت متناوب
Read More »ترجمه کلمه side job (jf)
side job (jf) علوم دريايى : شغل غير سازمانى
Read More »ترجمه کلمه system
system “طرز روش ،ترتيب ،اصول وجود،مجموعه ،سازمان ،تشکيلات ،روش اصول ،سيستم ،همست ،همستاد،روش ،طريقه ،سلسله ،رشته ،دستگاه ،جهاز،طرز،اسلوب ،قاعده رويه ،نظم ،منظومه ،نظام علوم مهندسى : اسلوب کامپيوتر : دستگاه معمارى : منظومه شيمى : سيستم روانشناسى : دستگاه زيست شناسى : سازگان نجوم : سيستم بازرگانى : سيستم ورزش : سيستم ،مقررات مربوط به اعطاى امتيازهاى اضافى به نسبت ...
Read More »ترجمه کلمه sysop
sysop “System Operator،فردى که تابلوى اعلانات الکترونيکى را راه اندازى مى کند کامپيوتر : سيساپ”
Read More »