school “پيروان يک مکتب ،تاديب يا تربيت کردن ،دانشکده ،اموزشگاه ،دبستان ،دبيرستان ،تحصيل در مدرسه ،تدريس درمدرسه ،مکتب علمى يا فلسفى ،جماعت همفکر،جماعت ،دسته ماهى ،گروه پرندگان ،تربيب کردن ،بمدرسه فرستادن ،درس دادن قانون ـ فقه : رام کردن و عادت دادن روانشناسى : نحله ورزش : تربيت اسب علوم نظامى : مرکز اموزش نظامى”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه side car
side car جاى اضافى چرخ داردر پهلوى راننده موتور سيکلت ،سايدکار
Read More »ترجمه کلمه system engineer
system engineer مهندس سيستم
Read More »ترجمه کلمه side cast
side cast “ورزش : پرتاب نخ ماهيگيرى بحالت قوس تقريبا “”افقى”
Read More »ترجمه کلمه system dynamics
system dynamics “پويائى نظام بازرگانى : شناخت اثر عوامل تغيير دهنده نظام”
Read More »ترجمه کلمه side chain
side chain شيمى : زنجير جانبى
Read More »ترجمه کلمه system disk
system disk کامپيوتر : ديسک سيستم
Read More »ترجمه کلمه side circuit
side circuit الکترونيک : مدار جانبى
Read More »ترجمه کلمه system design
system design “طراحى سيستم کامپيوتر : طرح سيستم”
Read More »ترجمه کلمه side chain substitution
side chain substitution شيمى : استخلاف در زنجير جانبى
Read More »