فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
sick slip علوم نظامى : برگ اعزام به بيمارستان
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه sickbay
sickbay علوم دريايى : بهدارى
Read More »ترجمه کلمه system programs
system programs کامپيوتر : برنامه هاى سيستم
Read More »ترجمه کلمه sick unto
sick unto ناخوش سخت يا مردنى
Read More »ترجمه کلمه system programmer
system programmer “برنامه نويس سيستم کامپيوتر : برنامه نويس سيستم”
Read More »ترجمه کلمه sickbed
sickbed تخت مريض يا بيمارستان
Read More »ترجمه کلمه system programming
system programming “برنامه نويسى سيستم کامپيوتر : برنامه نويسى سيستم”
Read More »ترجمه کلمه system program
system program “برنامه سيستم کامپيوتر : برنامه سيستم”
Read More »ترجمه کلمه sicken
sicken مريض کردن يا شدن ،بيمار کردن ،ناخوش کردن
Read More »ترجمه کلمه sickener
sickener چيز ناخوش کننده ،مريض کن ،چيز تهوع اور
Read More »