ترجمه کلمه sibyllic

sibyllic )sibylic(غيبگويانه ،وابسته به زن غيبگو يا ساحره

ترجمه کلمه systematized delusions

systematized delusions روانشناسى : هذيانهاى نظام يافته

sibylline الهامى

systematize داراى روش يا قاعده کردن ،اسلوب دادن به

systematist متخصص فائده سازى و،طبقه بندى

sic )=such(چنين ، :)vt.&adv.(جستجوکردن ،علامت چاپى بمعنى عمدا چنين نوشته شده

systematization “رده بندى کردن ،اسلوبى کردن ،همست کارى روانشناسى : نظام دهى”

siccative “سيکاتيو، )=drier(خشک کننده ،خشک کن معمارى : ماده خشک کننده رنگ”

systematics “سازگانيک زيست شناسى : سيستماتيک”

sic passim وقس عليهذا