schoolmistress مديره اموزشگاه ،خانم رئيس
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه shunt
shunt “به خط ديگر انداختن ،تغيير جهت دادن کنار گذاشتن ،شنت کردن ،موازى کردن بستن ،بسته شدن ،شنت ،ترن را بخط ديگرى انداختن ،منحرف کردن ،تغيير جهت دادن ،از ميان بردن ،کنارگذاشتن ،مقاومت موازى علوم مهندسى : موازى فرعى الکترونيک : شنت ورزش : تصادف علوم هوايى : شنت”
Read More »ترجمه کلمه shunt characteristic
shunt characteristic علوم مهندسى : منحنى مشخصه شنت
Read More »ترجمه کلمه schoolmate
schoolmate هم شاگردى ،هم مدرسه اى ،هم اموز،هم مدرسه ،دوست
Read More »ترجمه کلمه schoolmarm
schoolmarm )schoolmaam(خانم معلم ،خانم دبير،مديره مدرسه
Read More »ترجمه کلمه shunt circuit
shunt circuit الکترونيک : مدار شنتى
Read More »ترجمه کلمه schoolmaster
schoolmaster مديراموزشگاه ،ناظم مدرسه ،مکتب دار،مثل رئيس مدرسه رفتار کردن
Read More »ترجمه کلمه schoolman
schoolman )=schoolastic(پيرو روش تحقيقى قرون وسطى ،مدرسه يى
Read More »ترجمه کلمه shunt coil
shunt coil الکترونيک : پيچک شنتى
Read More »ترجمه کلمه schoolma’am
schoolma’am )schoolmarm(خانم معلم ،خانم دبير،مديره مدرسه
Read More »