short necked flask شيمى : بالن گردن کوتاه
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه scout car
scout car “خودرو ديده ور علوم نظامى : خودروى ديده ورى خودروى شناسايى زرهى”
Read More »ترجمه کلمه scout
scout “ديده ورى کردن ،پيشاهنگ ،پيش اهنگ ،پيشاهنگى کردن ،ديده بانى کردن ،عمليات اکتشافى کردن پوييدن ،ديده بان ،مامور اکتشاف ورزش : ارزيابى حريف اينده علوم نظامى : ديده ور گشت زنى و نگهبانى دادن علوم دريايى : ديده ورى”
Read More »ترجمه کلمه short notice
short notice “اخطار کوتاه مدت ،بلافاصله ،درحداقل مدت ،درکمترين زمان قانون ـ فقه : اخطاريه با ضرب الاجل کوتاه علوم نظامى : با کوچکترين اشاره”
Read More »ترجمه کلمه scouring machine
scouring machine “ماشين سايش معمارى : ماشين سمباده”
Read More »ترجمه کلمه short of
short of جز،غيراز
Read More »ترجمه کلمه scouring
scouring “پشم شويى ،تميز کارى علوم مهندسى : شستشو”
Read More »ترجمه کلمه short of breath
short of breath تنگ نفس ،از نفس افتاده
Read More »ترجمه کلمه short order
short order (در رستوران )خوراکى که زود مهيا ميشود
Read More »ترجمه کلمه scourger
scourger تازيانه زن ،موجب بلا
Read More »