shifting “انتقال دادن ،حرکت دادن ،تغييرمکان دهى ،تغييرکننده علوم نظامى : تغيير سمت دادن لوله”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه scythian
scythian سيت ،زبان سکايى
Read More »ترجمه کلمه shifting lever
shifting lever “اهرم دسته دنده علوم نظامى : اهرم حرکت در سمت”
Read More »ترجمه کلمه scythe
scythe با داس بردن ،درو کردن
Read More »ترجمه کلمه scylla
scylla صخره اى در ساحل ايتاليا روبروى گرداب معروف به ‘ شاريبديس ‘ در سيسيل
Read More »ترجمه کلمه shifting pedal
shifting pedal (در پيانو )رکاب صدا خفه کن ،(مج ).وسيله تخفيف وتضعيف چيزى
Read More »ترجمه کلمه scyphus
scyphus قدح يا ابخورى دودسته ،جام گل
Read More »ترجمه کلمه scutum
scutum “سپر دراز يا تخم مرغى روم قديم ،(تش ).کاسه زانو،(ج.ش ).پوسته استخوانى نجوم : سپر”
Read More »ترجمه کلمه shifting sand
shifting sand معمارى : شن روان
Read More »ترجمه کلمه saloon
saloon )salon(تالار،سالن زيبايى ،رستوران ،مشروبفروشى
Read More »