shell-mould علوم مهندسى : قالب گرفتن پوسته اى
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه seaborne
seaborne دريا برد،حمل شده از راه دريا،بوسيله کشتى حمل شده
Read More »ترجمه کلمه saboum
saboum ورزش : مربى تکواندو
Read More »ترجمه کلمه seaboat
seaboat علوم دريايى : قايق ترابرى
Read More »ترجمه کلمه sally port
sally port “دروازه عبور از قلعه ،دروازه بزرگ قلعه ،درب ورودى بزرگ ،دريچه علوم نظامى : درب اصلى قلعه يا استحکامات”
Read More »ترجمه کلمه seaboard
seaboard کرانه دريا
Read More »ترجمه کلمه shell-moulded casting
shell-moulded casting علوم مهندسى : قطعه ريختگى قالب گيرى پوسته اى
Read More »ترجمه کلمه seabee
seabee “گردان ساختمان دريايى علوم نظامى : گردان مهندسى دريايى مخصوص ساختن پايگاه و لنگرگاه يکان استحکامات دريايى”
Read More »ترجمه کلمه shell out
shell out )=pay(پرداختن ،هزينه چيزى را قبول کردن
Read More »ترجمه کلمه safety gap
safety gap الکترونيک : دهانه حفاظت
Read More »