shelflike تاقچه مانند
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه seal coat
seal coat معمارى : روکارى
Read More »ترجمه کلمه shell
shell “برنامه واسطه ،لايه ،زرهى ،قايق دراز و باريک مخصوص مسابقه با پارو ژاکت سبک ضد باران ،جعبه حاوى باروت ،بدنه پوکه فشنگ ،گلوله باران کردن پوسته ،صدف حلزون ،کاسه يا لاک محافظ جانور( مثل کاسه لاک پشت)،عامل محافظ حفاظ،جلد،پوست فندق وغيره ،کالبد،بدنه ساختمان ،گلوله توپ ،پوکه فشنگ ،قشر زمين ،سبوس گيرى کردن ،پوست کندن از،مغز ميوه را دراوردن( از ...
Read More »ترجمه کلمه seal bars
seal bars معمارى : ميله هاى اب بندى
Read More »ترجمه کلمه shell 1
shell 1 علوم دريايى : گلوله توپ
Read More »ترجمه کلمه safety glasses
safety glasses شيمى : عينک ايمنى
Read More »ترجمه کلمه shell 2
shell 2 “بدنه( قرقره) علوم دريايى : بدنه”
Read More »ترجمه کلمه seal (to)
seal (to) “محکم کردن معمارى : مهر کردن”
Read More »ترجمه کلمه shell back
shell back “علوم نظامى : دريانوردى که از خط استوا گذشته باشد علوم دريايى : دريانوردى که از خط استوا گذشته باشد”
Read More »ترجمه کلمه seal
seal “اب بندى کردن ،جذم کردن ،کاسه نمد،درپوش ،بتونه ،اب بندى ،زهوار،(ج.ش ).خوک ابى ،گوساله ماهى ،مهر)mhor(،نشان ،تضمين ،مهر کردن ،صحه گذاشتن ،مهر و موم کردن ،بستن ،درزگيرى کردن ،مهر زدن ،محکم چسباندن علوم مهندسى : اب بند معمارى : هوابند ابى قانون ـ فقه : مهر زدن زيست شناسى : فوک بازرگانى : مهر و موم کردن علوم نظامى ...
Read More »