فرهنگ لغات تخصصی یک سایت دیگر با وردپرس فارسی
she was shot for a spy اورابه تهمت جاروزى تيرباران کردند
Read More »دسته‌بندی نشده
ترجمه کلمه seaworthiness
seaworthiness قابل سفر دريا،محکم براى دريا
Read More »ترجمه کلمه she was prettily dressed
she was prettily dressed جامه قشنگ پوشيده بود
Read More »ترجمه کلمه seaweed
seaweed “علف دريايى ،(گ.ش ).جلبک دريايى ،خزه دريايى زيست شناسى : سبزال دريايى”
Read More »ترجمه کلمه she wears a shirt
she wears a shirt پيراهن پوشيده است برتن دارد
Read More »ترجمه کلمه seaworn
seaworn فرسوده در اثر دريا،ساييده بواسطه دريا
Read More »ترجمه کلمه safety post
safety post معمارى : پايه ايمنى
Read More »ترجمه کلمه she went wrong
she went wrong راه خطارفت ،گمراه شد،پالانش کج شد
Read More »ترجمه کلمه seaway
seaway “راه ابى ،دريا راه ،(د.ن ).درياى متلاطم ،مسير کشتى ،راه دريايى علوم نظامى : مسير دريايى علوم دريايى : روگاه”
Read More »ترجمه کلمه salivary
salivary بزاقى
Read More »