sales for the account “فروش نسيه بازرگانى : فروش مدت دار”
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه seizable
seizable گرفتنى ،ضبط کردنى
Read More »ترجمه کلمه settee
settee نيمکت
Read More »ترجمه کلمه seize
seize “ضبط کردن ،ربودن ،ضبط يا توقيف يا تصرف کردن ،گيرکردن پيستون بعلت حرارت زياد،تصرف کردن ،گرفتن ،نج پيچ کردن طناب ،اشغال هدف ،بتصرف اوردن ،ربون ،قاپيدن ،توقيف کردن ،دچار حمله( مرض وغيره )شدن ،درک کردن علوم مهندسى : گرفتن تصرف کردن قانون ـ فقه : قبض کردن ورزش : نشستن علوم نظامى : از فرصت استفاده کردن دستگير کردن”
Read More »ترجمه کلمه seismoscope
seismoscope زلزله بين
Read More »ترجمه کلمه setteling
setteling قانون ـ فقه : اسکان
Read More »ترجمه کلمه setting
setting “کلاف ،خودگيرى ،گيرش ،صحنه پردازى ،اهنگ ،مقام ،جاى نگين ،قرارگاه ،کار گذارى ،وضع ظاهر،محيط،زمينه ،نشاندن علوم مهندسى : نصب الکترونيک : شدت مجاز معمارى : صحنه واقعه روانشناسى : زمينه ورزش : افزودن به وقت بازى”
Read More »ترجمه کلمه seismometry
seismometry زلزله سنجى
Read More »ترجمه کلمه setter
setter “قرار دهنده ،جواهر نشان ،يک مسابقه ،توله شکارى وپشمالوى بويى ،اهنگساز،گذارنده علوم مهندسى : حروف چين ورزش : پاس دهنده ،سگى که با خزيدن محل شکار را نشان مى دهد”
Read More »ترجمه کلمه setting basin
setting basin عمران : حوضچه رسوب
Read More »