tracker دنبال کننده ،سراغ گير،پى کننده ،کشنده
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه tout
tout “خريدار پيدا کردن ،مشترى جلب کردن ،صداى نکره ايجاد کردن ،بلند جار زدن ،باصداى بلند انتشار دادن ورزش : فروشنده اطلاعات شرطبندى”
Read More »ترجمه کلمه touter
touter جار زن
Read More »ترجمه کلمه tracked vehicle
tracked vehicle “وسيله نقليه بکسل کننده علوم مهندسى : وسيله نقليه يدک کش”
Read More »ترجمه کلمه tout temps prist
tout temps prist قانون ـ فقه : تسليم خوانده در برابر خواهان با اعلام اين که هميشه براى تحويل يا انجام خواسته حاضر است
Read More »ترجمه کلمه teachers’ institute
teachers’ institute شوراى اموزگاران
Read More »ترجمه کلمه tow
tow “دنبال خود کشيدن ،کشش ،يدک کشيدن ،بکسل کردن ،دوبار،دو قسم ،دونوع ،هر دوتا،باطناب بدنبال کشيدن ،پس مانده الياف کتان يا شاهدانه ،طناب ،زنجير،يدک کش ،يدک کشى علوم مهندسى : کشيدگى بازرگانى : با طناب کشيدن علوم نظامى : کشيدن موشک تو”
Read More »ترجمه کلمه tracked layer
tracked layer علوم مهندسى : ريل گذار
Read More »ترجمه کلمه trackage
trackage خطوط راه اهن ،قدرت کشش ،حق جريه
Read More »ترجمه کلمه tow 1
tow 1 علوم دريايى : يدک
Read More »