togs ملبوس ،جامه
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه transposition of affect
transposition of affect روانشناسى : جابه جايى عاطفه
Read More »ترجمه کلمه togive the leg sof
togive the leg sof چارپايى کردن ،کسيرا در کار دشوارى يارى کردن
Read More »ترجمه کلمه togtherness
togtherness اتفاق ،باهمى
Read More »ترجمه کلمه transposition
transposition “ترانهش ،پس و پيشى ،پس و پيش سازى ،تقدم و تاخر،جابجاشدگى ،(ر).انتقال اعدادمعلوم بيکسو و مجولات بطرف ديگر معادله ،فراگذارى الکترونيک : جابه جا سازى روانشناسى : جابه جايى ورزش : تبديل حرکات شطرنج”
Read More »ترجمه کلمه toho
toho “دهان ببر ورزش : اعضاى انگشتان نشانه و شست”
Read More »ترجمه کلمه tech inspection
tech inspection ورزش : بازرسى اتومبيلها پيش از مسابقه
Read More »ترجمه کلمه toi mug at
toi mug at سخت تحصيل کردن
Read More »ترجمه کلمه transposing gears
transposing gears علوم مهندسى : چرخ دنده هاى تبديل دور
Read More »ترجمه کلمه toil
toil محنت ،کار پر زحمت ،کشمکش ،ستيز،پيکار،مجادله ،بحث وجدل ،محصول رنج ،زحمت کشيدن ،رنج بردن ،تور ياتله ،دام
Read More »