ترجمه کلمه to swell with pride

to swell with pride بادکردن ،فيس کردن ،تکبر کردن

ترجمه کلمه tringle

tringle چوب پرده ،ميل پرده ،چوب ،ديرک ،گچ برى يا ارايش کوچک و چهار گوش ،مهارى

trindle چرخ ،شمع مومى دراز ونوک تيز،(درصحافى کتاب )تنگ)tang( ،پيچيدن ،غلتاندن

to swing the lead خود را به ناخوشى زدن ،از زير کار در رفتن

to switch on روشن کردن ،اتصال دادن ،جريان دادن ،طرف صحبت کردن

trinary )trinal(سه گانه ،سه تايى ،(ر ).داراى سه متغير

to switch off خاموش کردن ،اتصال( کسى ) راباديگرى قطع کردن

to swore falsely سوگند دروغ خوردن

trinal )trinary(سه گانه ،سه تايى ،(ر ).داراى سه متغير

to t. (up) on any one’s right بحقوق ديگرى تجاوز کردن