ترجمه کلمه to strike with awe

to strike with awe هيبت زده کردن

ترجمه کلمه tripper

tripper سياح ،مسافر،گشت گر،دستگاه لغزاننده

tripos سه پايه ،(در دانشکده کمبريج )امتحان حساب

to strike work دست از کار کشيدن ،اعتصاب کردن

tripod ligand شيمى : ليگاند سه پايه اى

tautologic(al) داراى حشو قبيح ،بيهوده تکرار کن

to stroke any one down خشم کسيرافرونشاندن ،کسيرا ازقهرياغضب درپايين اوردن

tripod “سه رکنى ،چيزى که سه پايه داشته عمران : سه پايه معمارى : سه پايه شيمى : سه پايه”

to string up دارزدن ،خفه کردن ،اماده کردن ،کوک کردن ،به هيجان اوردن

tectrices شاه پرهاى مرغ