ترجمه کلمه trough gutter

trough gutter معمارى : سر ناودان

ترجمه کلمه trough

trough “طشتک ،طغار ابخور اسبان ،نشيب موج ،ابشخور،سنگاب ،تغار معمارى : سنگاب شيمى : ظرف علوم نظامى : حداقل موج علوم دريايى : ناواب ،حداقل موج”

to souse a meat or fish درترشى گذاشتن گوشت ياماهى

troublous رنجه اور،پر زحمت ،طاقت فرسا،پردردسر،مزاحم

to sow mines مين گذاشتن ،مين گذارى کردن

troubleshooting “کامپيوتر : اشکال يابى علوم هوايى : عيب يابى”

to sow the seeds of something تخم چيزى راکاشتن ،بنيادچيزى را گذاشتن

troublesome پرزحمت ،سخت ،دردسردهنده ،مصدع ،رنج اور

to sow one’s wild oats جولان خودرادادن ،چل چلى خودرا کردن

troubleshooter مشگل گشا،کاشف عيب ونقص ورفع کننده ان