ترجمه کلمه typeface

typeface “طرح حروف ،سبک حروف کامپيوتر : طرح حروف”

ترجمه کلمه to pick at any one

to pick at any one از کسى عيبجويى کردن ،کسيراسرزنش يا استهزاکردن

telemeter “فاصله سنج ،دورسنج ،تله متر،دور سنج ،چندى سنج ،بامسافت سنج سنجيدن معمارى : مسافت سنج علوم نظامى : مسافت سنج”

typeball کامپيوتر : يک عنصر ضربه زننده ماشين تحرير که شامل تمام کاراکترهاى قابل استفاده مى باشد

to pick off چيدن ،کندن ،يکى يکى باتير زدن ،تک تک انداختن

typeable )typable(باماشين تحرير نوشتن ،نوشتنى

to pick on (or upon) براى کارهاى دشواربرگزيدن ،بستوه اوردن ،عيب جويى کردن از

type writer “ماشين تحرر،حرف نگار کامپيوتر : ماشين تحرير”

to pick out جدا کردن ،سوا کردن ،برگزيدن ،باگوش پيدا کردن ،دريافتن

type write ماشين کردن ،با ماشين تحرير نوشتن ،ماشين نويسى کردن