ترجمه کلمه target round

target round ورزش : يک دور تيراندازى با تير و کمان

ترجمه کلمه temperature scale

temperature scale شيمى : مقياس دما

to miss plant سبز نشدن

to miss the buy فرصت را ازدست دادن

temperature saturation الکترونيک : اشباع دمايى

to mop up خشکاندن ،برداشتن ،پاک کردن ،سر کشيدن ،کلک چيزى را کندن

tacit “ضمنى ،ضمنا،مفهوم ،مقدر،خاموش ،بارامى وسکوت قانون ـ فقه : ضمنى علوم نظامى : تعهد کنترل اسلحه بين دو يا چند کشور”

to mope a way به افسردگى و پکرى گذراندن

temperature rise معمارى : افزايش دما

to mope oneself افسردگى ،دلتنگى