adaxial محورى ،متمايل بطرف محور
Read More »دستهبندی نشده
ترجمه کلمه adays
adays در روز
Read More »ترجمه کلمه adb
adb کامپيوتر : Apple Desktop Bus
Read More »ترجمه کلمه adc
adc “Analog-to-Digita Coverter کامپيوتر : مبدل قياسى به رقمى”
Read More »ترجمه کلمه adccp
adccp “Protocol Advanced Data Communication Control کامپيوتر : پروتکل پيشرفته کنترل ارتباطات داده”
Read More »ترجمه کلمه add
add “زياد کردن برد،اضافه کنيد،افزودن ،اضافه کردن ،زياد کردن ،جمع کردن ،جمع زدن ،باهم پيوستن ،باخود ترکيب کردن( مواد شيميايى) علوم نظامى : زياد کنيد”
Read More »ترجمه کلمه add in
add in کامپيوتر : افزودنى
Read More »ترجمه کلمه add in program
add in program کامپيوتر : برنامه افزودنى
Read More »ترجمه کلمه add on
add on “افزوده شده ،مدارات کامپيوتر : سيستمها يا دستگاههاى سخت افزارى که مى توانند به يک کامپيوتر متصل شوند تا حافظه و کارايى ان را افزايش دهند”
Read More »ترجمه کلمه add time
add time “زمان جمع کردن ،زمان افزايش کامپيوتر : زمان جمع”
Read More »